جدول جو
جدول جو

معنی چل دختران - جستجوی لغت در جدول جو

چل دختران
(ِچ دُ تَ)
گنبدی است در ولایت. (آنندراج) :
بس که در سر هست زاهد را نهان ذوق جماع
می نماید گنبد چل دختران عمامه اش.
قبول (از آنندراج).
، نام زیارتگاهی در ایران. (ناظم الاطباء). مزاری در تهران. امامزاده ای درتهران
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چِ هَِ دُ تَ)
نام مقبره ای به شهر قزوین. در طرف شرقی آغاز خیابان سپه قزوین از شمال اول دونبشی که روبروی دبیرستان شاپوراست (مدرسه امید سابق) اکنون دکانی ساخته اند که درآنجا آجرهای سیمانی تهیه میکنند. تا چهل سال پیش آنجا زیرزمین مانندی بود که مقبره بود و آنجا را چهل تن یا چهل دختران میگفتند. درباره آن روایات مختلف شده است. برخی میگویند کودکان دربار صفوی که پیش از رسیدن بسن بلوغ میمردند در آنجا دفن میشدند. بعضی دیگر را عقیده بر این است که آنجا مدفن مردان و زنان و کودکان خاندان صفویه است که به امر شاه اسماعیل دوم کشته شده اند. در هر حال آنجا مقبره و جایگاه دفن خصوصی بوده و گمان میرود یکی از روایاتی که معروف است مقرون بحقیقت باشد زیرا میگویند یک راه زیرزمینی هم آنجا را به حیات عالی قاپی اتصال میداده است و اکنون هم آن معبر و نقب وجود دارد. (از مینودر صص 673- 674)
نام چند موضع است در ایران. و وجه تسمیه آن است که به پندار عامه چهل دختر از دست کفار در آنجا غایب شده اند. (از یادداشت مؤلف)
نام یکی از پنج دروازۀ شهر استرآباد به جنوب شهر. (ترجمه مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 104)
لغت نامه دهخدا
از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزارجریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی